گاه می اندیشم،خبر مرگ مرا باتو چه کس می گوید؟
ان زمان که خبر مرگ مرا،از کسی میشنوی روی تو را کاشکی می دیدم!!
شانه بالا زدنت را بی قید... و تکان دادن دستت که مهم نیست زیاد!!
وتکان دادن سر را که عجب! عاقبت مرد! افسوس! کاشکی می دیدم... من به خود میگویم: "چه کسی باور کرد جنگل جان مرا، آتش عشق تو خاکستر کرد؟"
نظرات شما عزیزان:
|
About
صداي چك چك اشكهايت را ازپشت ديوارزمان ميشنوم كه چه معصومانه دركنج سكوت شب براي ستاره ها سازدلتنگي ميزنى، اي شكوه بي پايان، اي طنين دل انگيز، من ميشنوم، به آسمان بگوكه من ميشكنم هرآنچه كه توراشكسته وميشنوم هرآنچه درسكوت تونهفته! ××××××××××××××××××× سلام به وبلاگ ما خوش اومدید اين وبلاگ مادوتا با همكارى همديگه براى شما درست كرديم اميدواريم از مطالبى كه درش نوشته ميشه رضايت داشته باشيد نویسندگان:مهسا و مروارید
Home
|